Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-27@19:50:57 GMT

مجری هایی که بی‌ خیال تلویزیون می‌شوند

تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۶۵۶۳۲

روزنامه شرق نوشت: صداوسیما همچنان روز‌های دشواری را سپری می‌کند. عمده این دشواری‌ها مربوط به ریزش مخاطب در بخش‌ها و شبکه‌های گوناگون است. حتی تغییر در مدیریت این سازمان هم بحران شکل‌گرفته را آرام نکرده است. اگرچه پیش از این، نگرانی‌ها فقط مربوط به شبکه‌های ماهواره‌ای بود حالا، اما مسئولان صداوسیما، خاصه تلویزیونی‌ها، هراس جدیدی از رشد و پیشرفت شبکه‌های خانگی دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  استقبال زیاد مخاطب ایرانی از پلتفرم‌های اینترنتی که در مقایسه با تلویزیون، فضای بازتری را تجربه می‌کنند، باعث شده تا تلویزیون در حال باختن به همین شبکه‌های اینترنتی هم باشد. اگرچه هر روز خبری می‌رسد که همین پلتفرم‌ها هم باید از نهاد‌های وابسته به صداوسیما، مجوز لازم برای شروع و تداوم کار را بگیرند. فارغ از حوزه‌های مختلف، بحث درباره جذب مخاطب برای برنامه‌های ورزشی هم برای صداوسیما تبدیل به چالشی جدید شده است. برنامه‌های ورزشی که از دیرباز در صدر فهرست برنامه‌های پربیننده قرار داشت، با اعمال سیاست‌هایی که بی‌شباهت به خودزنی نبود، افت محسوسی داشته و این نوع برنامه‌ها هم دیگر برای مخاطب جذابیت چندانی ندارند. فارغ از این موارد، کناره‌گیری چهره‌های محبوب، قدیمی و مستعد صداوسیما از این سازمان و تلویزیون هم در افت کیفی برنامه‌های ورزشی بی‌تأثیر نیست.   عادل فردوسی‌پور مهم‌ترین مجری، گزارشگر و مفسر ورزشی است که قید همکاری با تلویزیون را به صورت داوطلبانه زد. او که با برنامه «۹۰» قریب به دو دهه، در فهرست برنامه‌های پرمخاطب یکه‌تازی می‌کرد و جوایز مردمی و سازمانی را یکی پس از دیگری درو می‌کرد با بی‌مهری مدیران جدید شبکه سه، روبه‌رو شد تا دیگر برنامه‌ای به اسم ۹۰ و مجری‌–‌گزارشگری به اسم عادل فردوسی‌پور در این فرمت وجود نداشته باشد. برنامه جایگزین ۹۰ که به گمان مسئولان امر می‌توانست خیلی سریع جای عادل و تیمش را بگیرد، توفیق چندانی پیدا نکرد و حتی با وجود هزینه زیاد و وقت کافی، این تیم نتوانسته رونقی که ۹۰ به شبکه سه و در کل تلویزیون بخشیده بود تکرار کند.   اگرچه مسئولان تصمیم‌گیر با عادل فردوسی‌پور سر ناسازگاری گذاشتند، ولی عادل که پیش‌تر خودش را «فرزند صداوسیما» خوانده بود، به همکاری‌اش با تلویزیون در قالب برنامه فوتبال ۱۲۰ ادامه داد. او در این برنامه که مخاطبان خاص خودش را داشت به بررسی، تحلیل متن و حاشیه فوتبال خارجی پرداخت تا اینکه بالاخره بعد از چندین سال تهیه‌کنندگی این برنامه، تصمیم بزرگ را گرفت. این بار عادل به صورت رسمی اعلام کرد دیگر علاقه‌ای به ساخت برنامه برای تلویزیون ندارد. او و تیمش از این قاب جدا شدند تا سازوکاری مشابه بر بستر اینترنت شکل دهند. خروج عادل از تلویزیون، آن هم به صورت کاملا داوطلبانه، زنگ هشدار را به صورت جدی‌تر برای مسئولان امر به صدا درآورد که ممکن است این سیر ادامه‌دار باشد.   عادل در شرایطی بی‌خیال تلویزیون شد که پس از برچیده‌شدن برنامه «۹۰» شایعات مختلفی از‌جمله اینکه ممنوع‌التصویر است و مجوز گزارش‌کردن را هم به دست نمی‌آورد درباره‌اش مطرح شد. شایعاتی که البته به صورت نهایی مورد تأیید قرار نگرفت. مشکل عادل، علی فروغی و مجموعه مدیریتی‌اش در شبکه سه بود؛ چراکه یکی، دو بار هم از او خواسته شده بود برای گزارش بازی‌های تیم ملی در جام جهانی خودش را آماده کند که این مورد با پاسخ منفی این مجری محبوب روبه‌رو شده بود.   شاید عادل فردوسی‌پور بزرگ‌ترین مجری-‌گزارشگری باشد که بی‌خیال همکاری با تلویزیون شده، ولی در این بخش تنها نیست. رضا جاودانی، مجری باسابقه برنامه‌های ورزشی که او هم کارش را از سال ۱۳۷۶ در صداوسیما شروع کرده بود، یکی، دو ماه قبل بدون اعلام قبلی، قید همکاری با تلویزیون را زد. جاودانی که یکی از دوستان عادل فردوسی‌پور هم محسوب می‌شود، سال‌ها مجری برنامه «گزارش ورزشی» بود که به پخش زنده بازی‌های خارجی اختصاص داشت. او در چندین برنامه غیبت داشت تا اینکه بالاخره شایعه قطع همکاری‌اش با تلویزیون را به صورت رسمی در گفت‌وگوی کوتاهی که با ورزش سه داشت، اعلام کرد. او گفت: «قطع همکاری خودم را با شبکه سوم سیما و به‌کلی با تلویزیون اعلام کرده‌ام. ترجیح می‌دهم در شرایط فعلی با صداوسیما همکاری نکنم».   جاودانی از آن دست مجریانی است که با وجود سابقه زیاد در تلویزیون، یکباره قید همکاری با این سازمان را زد تا جایگزین دیگری برایش در شبکه سه و برنامه گزارش ورزشی پیدا شود. او پیش‌تر فاش کرده بود در مأموریت‌های خارجی مشترک با عادل فردوسی‌پور، پیشنهادات بسیاری برای مهاجرت به همراه دستمزد هنگفت به دست عادل می‌رسید که در صدم ثانیه آن‌ها را رد می‌کرد. جاودانی که با بخش حقوقی فدراسیون فوتبال ایران هم همکاری می‌کند، پس از آن جملات کوتاه، توضیح بیشتری برای دلیل جدایی ناگهانی‌اش از تلویزیون مطرح نکرده است.   به غیر از این دو مجری سرشناس، یکی از گزارشگران خوش‌آتیه فوتبال هم که با صدای دلنشینش این امید را به وجود آورده بود که عادل فردوسی‌پور جدیدی در تلویزیون متولد شده است، به ناگاه قید همکاری با صداوسیما را زد. بحث درباره فرشاد محمدی‌مرام، گزارشگر نسل جدید فوتبال در تلویزیون است. او از میان برنامه‌های استعدادیابی صداوسیما کشف شد، ولی خیلی سریع با صدای خوب و اطلاعات به‌روز خودش را در دل علاقه‌مندان به فوتبال جا کرد. فرشاد البته هرگز علاقه‌ای به گزارش بازی‌های لیگ ایران نشان نداد و یکسره بازی‌های خارجی را گزارش کرد.   فرشاد محمدی‌مرام در توضیح اینکه چرا قید همکاری با تلویزیون را زده جزئیات زیادی به زبان نیاورده است. او با انتشار یک استوری روی این نکته تأکید کرد که «تصمیم گرفتم دیگر با صداوسیما کار نکنم». البته که او ظاهرا برنامه‌ای دیگر برای گزارشگری دارد، چون آن‌طور که در ادامه دلایلش درباره جدایی از تلویزیون نوشته، از این موضوع پرده برداشته که به‌زودی همکاری‌اش را با یکی از شبکه‌های اینترنتی برای گزارش بازی‌های فوتبال شروع می‌کند.   واضح است که این سه مورد جدایی داوطلبانه فقط مربوط به جدایی‌هایی است که این اواخر در بین مجریان و گزارشگران ورزشی رخ داده، چون پیش از هم سابقه داشته که مجریانی دیگر قید همکاری با تلویزیون را بزنند. کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: مجری تلویزیون برنامه ورزشی برنامه های ورزشی عادل فردوسی پور برنامه ها شبکه سه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۶۵۶۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده

«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربه‌ی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکه‌ی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کم‌حاشیه‌ی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربه‌ی مجری‌گری در مسابقه‌ی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبه‌ی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصل‌های قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.

حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!

«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.

به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربه‌ی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندان‌گیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکه‌ی نسیم برای ادامه دادن به این تجربه‌ی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.

در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایه‌ی باقی‌مانده از فصل چهارم به بعد مسابقه‌ی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکت‌کننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامه‌ای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.

چنین مسابقه‌هایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایده‌ها بسیار پیش‌پاافتاده و اجرای آن‌ها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرین‌زبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کرده‌اند، نشان از ساده‌انگاری و سهل‌پنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامه‌ی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.

برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامه‌هایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکت‌کنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربه‌ای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.

ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپه‌چاله‌های اجرای خود را با قربان‌صدقه رفتن کودکان جبران می کند.

به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.

البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیه‌ی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفی‌نیا به واسطه‌ی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.

جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایده‌ها و گفتارهای از پیش تعیین‌ و نوشته‌شده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونه‌ای حاضرجوابی، بداهه‌پردازی و شوخ‌طبعی غریزی باشد.

در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه‌ با تم خاص(در این‌جا کودکانه) یک شخصیت‌پردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفی‌نیا علی‌رغم سابقه‌ی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقه‌ی کودک‌محور را سهل و ساده فرض کرده‌اند.

بی‌انصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژه‌ی شکست‌خورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطه‌ی ایده‌ی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامه‌های موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحه‌ی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.

معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دست‌کم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبه‌ی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.

برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقه‌ی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکه‌های بزرگ دنیا، دارای یک ایده‌ی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروف‌ترین برنامه‌ها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.

یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقه‌ی «Genius Junior» صحنه‌ای برای معرفی و جلوه‌گری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقه‌ی بسیار جذاب و هیجان‌آور به تصویر کشیده می شود.

شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایده‌های ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقه‌ی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیه‌سازی شده در محیط‌هایی چون جنگل به سنجش می گذارد.

در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهره‌گیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانه‌های معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آن‌ها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.

ملاحظه می شود که انواع ایده‌های مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علی‌رغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایده‌ی منسجم‌کننده و خلاقیت‌سازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازی‌های طراحی‌شده بدیع و سرگرم‌کننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربه‌ی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکت‌کننده رقم زده می شود.

ظاهرا تلاشی بی‌وقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجه‌های عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیم‌های برنامه‌سازی(دقیق‌تر: برنامه پر کُن)، با بسیط‌ترین ایده‌ها، تکراری‌ترین شیوه‌ها و البته کشدارترین زمان‌ها تلف شود. این سطح از کیفیت‌ستیزی برنامه‌سازان از یک سو، و نظارت‌گریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامه‌سازی در شبکه‌های سیما دارد.

دیگر خبرها

  • سیروس همتی مجری شبکه آموزش شد
  • بازگشت «خوش نمک» به تلویزیون با مجریان جدید
  • عکس کمتر دیده شده از علی انصاریان و مهرداد میناوند در پشت صحنه برنامه ۹۰
  • سفربه تهران قدیم؛ اولین مجری برنامه‌های مهران مدیری سکته کرد (+عکس)
  • تغییر نام «مثبت آموزش» به «استودیو معلم»/ سیروس همتی مجری شد
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال هایی که دیده نمی‌شود!
  • آماری از مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • «برمودا» همه رازها را افشا می‌کند حتی راز آقای مجری!
  • «کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده